عشق من
14 دی 1389برچسب:, :: 7:55 قبل از ظهر :: نويسنده : مهرداد
بخت و تقدیرت قشنگ عمر شیرینت بلند ![]()
آسمانت بی غبار ![]()
![]() تو مپندار که از یاد تو را خواهم برد من بدون تو به یک پلک زدن خواهم مرد ![]()
![]() اوسولوموسورواوموچوبولونوسو!
![]()
![]() هردو ازاین باغ بری میرسدتازه ترازتازه تری میرسد هرروزسازجدیدمینوازی ![]()
![]() روزی اگه نبودم تنها آرزوی سینه ام این است زیرلب بگویی یبدش بخیر ![]()
![]() دستانم تشنه دستان توست شانه هایت تکیه گاه خستگیهایم باتومی مانم بی آنکه دغدغه فرداداشته باشم چون میدانم فردابیش ازامروزدوستت خواهم داشت ![]()
![]() قسم به عشقمون قسم همش برات دلواپسم قرارنبوداینجوریشه یهوبشی همه کسم راستی چی شدچه جوری شداینجوری عاشقت شدم؟اینکه میگم تقصیرتوست شایدبه این خاطره که کم کنم ازجرم خودم ![]()
![]() ساعت 1امشب قراره دیوونه هاروشفابدن پیام دادم خواب نمونی گلم ![]()
![]() میخوام که عاشقت بشم گل شقایت بشم دلم واست تنگ شده بودگفتم مزاحمت بشم .... ![]()
![]() ای عشق ، شکسته ایم ، مشکن مارا اینگونه به خاک ره میافکن مارا ما در تو به چشم دوستی مینگریم ای دوست مبین به چشم دشمن مارا نظرات شما عزیزان:
|
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |